
مارول مشکل کارگردانی دارد.
این بدان معنا نیست که مشکل کارگردان دارد. دنیای سینمایی مارول (MCU) هرگز برای نامهای بزرگ پشت دوربین آسیبی ندیده است. بزرگترین مشکل آخرین فیلمهای مارول، خود فیلمها نبودهاند: این مسیری است که همه آنها به آن میروند.
پس از یک دهه مجموعه فیلمهایی که به طور فزایندهای به هم پیوسته بودند، توانستند یک قوس روایی بسازند که از سال 2008 شروع شد. مرد آهنی و در آن ثانیه سریع به پایان رسید Avengers: Endgame در سال 2019، این فرنچایز عمدتاً از بند خارج شده است.
دستاورد باورنکردنی MCU ایجاد چیزی است که اساساً یک اپیزود متقاطع غول پیکر است – به اندازه کافی متنوع است که می تواند طرفداران ژانرهای مختلف را جذب کند و به اندازه کافی بزرگ است که دنبال کردن آن مانند یک تجربه مشترک است.
با این حال، هر درگیری در نهایت نیاز به یک راه حل دارد و متأسفانه، حتی کوین فایگی، مدیرعامل مارول استودیوز نیز نمی تواند همان بازی را به طور نامحدود ادامه دهد. و این داستانها زمانی که احساس میشود دلیلی برای وجود ندارند جذابیت کمتری دارند.
پس وقتی می گویم Guardians of the Galaxy Vol. 3 از آن زمان بهترین و اولین ورودی واقعاً خوب مارول است پایان بازی، شاید بتوانید عرض جغرافیایی مرا افزایش دهید.
تماشا | Guardians of the Galaxy Vol. 3 تریلر:
این یکی از اولین ویژگی های MCU است که هنوز فیلم پخش می کند. و اگرچه جیمز گان تنها کارگردانی نیست که تیتراژ نویسندگی دارد، اما تنها کارگردان است، جدای از کارگردان قدیمی جاس ویدون. انتقام جویان نوشتههایی که صرفاً توسط همان شخص نوشته و کارگردانی شده است. که داد Guardians Vol. 2 یک صدای منحصر به فرد، حتی زمانی که معاصران آن نسبتا قوی بودند.
اکنون که تقریباً هر اکران سینمایی دیگری مانند یک الگوی نگهداری خوانده میشود تا سرانجام به جهشیافتهها برسند، Guardians Vol. 3 این اولین نشانه در مدتی است که نشان می دهد مارول واقعاً ممکن است لذت واقعی در تانک باقی بماند.
فینال سه گانه یک عزیمت تاریک
در مورد طرح، Guardians of the Galaxy Vol. 3 از همان ابتدا رفتار دوستان-خانواده را در مرکز گروه ادامه می دهد. پس از وقایع پایان بازیگامورا (زوئه سالدانا) دیگر عشق گذشته پیتر کویل (کریس پرت) را به یاد نمی آورد، و در عوض به عنوان یک راویگر – اساساً یک دزد دریایی فضایی – تحت هدایت سیلوستر استالونه که هنوز به طور گیج کننده ای استفاده نشده است، استخدام می شود.
آخوندک (پوم کلمنتیف) و درکس ویرانگر (دیو باتیستا) در داستان ب دوستی قانعکنندهای که قبلاً اوج خود را در آن پیدا کرده بود، با یکدیگر برخورد میکنند. ویژه تعطیلات نگهبانان کهکشان. در اینجا، سفر کمتر به این است که آنها در یکدیگر قدرت پیدا کنند و بیشتر در مورد پژمرده شدن رابطه در درخت انگور است.
کویل خود را در الکل غرق میکند، در قالب شخصیتی ترحمآمیز که بیشتر از انسانسازی، آزاردهنده است. مراقبت از او موشک بردلی کوپر است، شاید افسرده ترین موجود این دسته باشد.
شخصیت بسیار غیر راکون (به گفته خودش) در گذشته گیر کرده است. ما او را مییابیم که در اطراف خانه فضاییشان Knowhere میچرخد و به صدای ضبطشده آکوستیک بیشازحد گوش میدهد. خزیدن، در حالی که اشک از چهره اش جاری می شود، خاطرات پیشینه آزمایشی حیوانی خود را که به زودی فاش خواهد شد، یادآوری می کند.
همه چیز بسیار آهسته و بسیار غم انگیز است – یعنی تا زمانی که او در حدود شش ساختمان به کما می رود که به بقیه گروه نیاز دارد تا برای درمان در سراسر جهان مسابقه دهند.
اگر به نظر دور شدن از سرگرمی مزخرف اما سطحی قبلی است نگهبانان اقساط (و تقریباً هر چیز دیگری که اخیراً در صفحه بزرگ مارول وجود دارد)، به این دلیل است که اینطور است.
در پایان سه گانه گان، نویسندگی و کارگردانی او خصومتی خاردار را برای شخصیت هایش به نمایش می گذارد. طنز هزارهای شگفتانگیز که به آفت وجود همه افراد تبدیل شده است با جریانی تلخ – و به طرز شگفتآوری خشن – جایگزین میشود.
با استفاده از آن، تقریباً میتوانید تمام پیامهایی را که فیلمهای قبلی ساختهاند از پنجره بیرون بیاورید. در حالی که ممکن است این بدترین سرنوشتی باشد که برای برخی از طرفداران گذشته قابل تصور است (به یاد داشته باشید زمانی که این فیلم ها سرگرم کننده بودند؟ جیمز گان اینطور نیست. بررسی Mashable)، نگاه بزرگتر به شخصیتهایش، مارول را از رکود بیرون میآورد. خصومت فزاینده بین همه افراد این تیم بیش از هر مقداری از ضربات کمدی ضعیف یا لحظه های کنار هم بودن ساخارین به کاراکترها کمک می کند.

شرور متقاعد کننده، اقدام قوی
تلاشهای دردناک کویل برای استدلال کردن گامورا برای اینکه دوباره او را دوست داشته باشد، منجر به یک سری مونولوگهای انفجاری میشود که برای کسانی که تلاشهای آدام سندلر برای دستکاری یک قربانی آسیبدیدگی را در آن پیدا کردهاند، بسیار بدیع است. 50 اولین قرار عمیقا ناراحت کننده
فلشبکهای راکت در کما از طریق تربیت تجربیاش، کار شگفتآوری خوبی (اگر گاهی اوقات بدبینانه) در پیوند دادن داستان به هم انجام میدهد، در حالی که کوپر را به عنوان یکی از معدود بازیگران زنده با استعداد واقعی تبدیل میکند که صداپیشگان آنجا تبدیل شدهاند.
و شرور ما، Chukwudi Iwuji High Evolutionary، یک اجرای چشمگیر را با یک پسزمینه به اندازهای خوب ترکیب میکند که واقعاً وجود او را تضمین میکند – بر خلاف گور قصاب خدا با بازی محکم، اما از نظر داستانی یک نت.
و علیرغم چرخش تا حدی کسل کننده، کمدی هنوز وجود دارد. ویل پولتر (که در کمدی دندان هایش را تا آخر در فیلمش برید پسر رامبو و مدرسه کمدی روز) در اینجا به خوبی عمل می کند، اگرچه متأسفانه او حتی بیشتر به انبوه شخصیت های کمدی کمدی «بیش از حد احمق برای زندگی» اضافه می کند.

نادیده گرفتن بازیگران خندهدار و عروسکی شخصیتهای حیوانی، راکت داده میشود تا ترس آشکاری از آن به دست بیاورد. جلد 3 غیرقابل انکار است که در اکشن خود (تریلوژی-ender دارای برخی از چشمگیرترین صحنه های مبارزه است)، لحظات اوج متعدد و لحن بزرگ شده اما نه خیلی بزرگ شده.
برای اولین بار پس از مدت ها، این یک فیلم مارول است که به جای کشیدن یک داستان به عنوان بهانه ای برای رنگ های روشن و انفجار، برای روایت داستان ساخته شده است. Guardians of the Galaxy Vol. 3 دو برابر هیجان با نیمی از چربی است، که ممکن است برای کسانی که فقط برای دسر اینجا هستند اشتها آور نباشد.