به نظر می رسید که انتخابات فدرال 2011 اساساً سیاست کانادا را تغییر داده است. و شاید هم شد. نه کاملاً آنطور که تصور می شد.
در تئوری، آن رای نوید ورود یک دوره سیاسی جدید بود. روز حزب لیبرال به پایان رسید – نهاد گسترده میانه رو که بر سیاست کانادا در قرن بیستم تسلط داشت دیگر برای هدف مناسب نیست. کانادا خواهد بود در نهایت بیشتر شبیه دموکراسی های خواهر خود می شود، با رقابتی واضح بین یک حزب متمایز از راست سیاسی و یک حزب متمایز از چپ. به نظر می رسید که آینده متعلق به محافظه کاران و NDP است.
سپس همه چیز دوباره تغییر کرد، همانطور که معمولاً انجام می دهند. مهم ترین در میان آن تحولات پیش بینی نشده، انتخاب جاستین ترودو به عنوان رهبر لیبرال ها بود که ده سال پیش در این هفته اتفاق افتاد.
در کوتاهمدت، صرف حضور ترودو جان تازهای در ریههای یک مهمانی سجدهدار دمید. به مرور زمان به حزب حس جهت گیری جدیدی داد. اگر بدترین چیزی که در مورد حزب لیبرال میتوان گفت این بود که این حزب نماینده «میانههای شلوغ» بود، بهترین چیزی که میتوان در مورد رهبری اولیه ترودو گفت این بود که او حزب را کمتر کرد.
او اعلام کرد که از قانونی شدن ماری جوانا حمایت خواهد کرد. او اعلام کرد که حزبش به نفع حق سقط جنین موضعی سختگیرانه برای انتخاب خواهد داشت. او بدون تشریفات سناتورهای لیبرال را از جمع پارلمانی حزب اخراج کرد. و سپس پلتفرم حزبی را ارائه کرد که متضمن تعهد به تعادل بودجه فدرال نبود.
هر یک از این حرکت ها – مانند تصمیم خود ترودو برای رهبری حزب – با سطحی از حیرت و شک مواجه شد. اما چهار سال پس از اینکه حزب به عنوان مرده تسلیم شد، لیبرال ها 184 کرسی به دست آوردند و ترودو نخست وزیر شد.
آنچه از آن زمان شکل گرفته است فعال ترین و فعال ترین نسل لیبرال هاست که از زمان دولت لستر بی پیرسون در دهه 1960 قدرت را در دست گرفته اند.
در سال 2011، زمانی که مایکل ایگناتیف رهبری لیبرال ها را بر عهده داشت، پلتفرم حزب 8.2 میلیارد دلار سرمایه گذاری جدید را در دو سال نشان داد. در سال 2015، پلتفرم ترودو 149.8 میلیارد دلار را طی چهار سال پوشش داد. کلمات “نژادپرستی”، “جنسیت” و “آشتی” اصلاً در پلتفرم 2011 ظاهر نمی شوند. این کلمات 28، 46 و 19 بار در برنامه حزب لیبرال در سال 2021 ظاهر شد.
برخی از این تغییرات در زبان و تأکید ممکن است صرفاً منعکس کننده زمان در حال تغییر باشد («آشتی» واقعاً وارد فرهنگ لغت عمومی نشده بود که پلت فرم لیبرال در سال 2011 نوشته شد). اما آنها همچنین منعکس کننده یک رهبر و حزبی هستند که مشتاقانه سعی کرده اند در مورد مطالبات و مسائل نوظهور صحبت کنند.
در دهمین سالگرد ریاست جمهوری ترودو، دولت ترودو ممکن است بیشتر از آغاز به پایان دوران ریاستش نزدیک شود. بیشتر درخشش از پسر معروف پیر ترودو حاصل شده است. اما لیبرالها در نظرسنجیهای عمومی رقابتی باقی میمانند و به راحتی از NDP پیشی میگیرند.
آیا پیشگویی ها محقق شد؟
یکی از راههای خواندن وقایع 10 سال گذشته این است که به این نتیجه برسیم که تئوریهای پس از سال 2011 در مورد همسویی مجدد به طور کلی درست بودند – سیستم حزبی انجام داد قطبی شدن، با تغییر لیبرال ها به سمت حزب مسلط چپ.
ممکن است چیزی در آن وجود داشته باشد، حداقل در کوتاه مدت. اما همچنین می توان اغراق کرد که لیبرال ها چقدر به سمت چپ حرکت کرده اند. لیبرالها نسبت به دموکراتهای جدید تمایل کمتری به صحبت در مورد طبقات یا تحقیر ثروتمندان و قدرتمندان دارند.
علیرغم سرمایهگذاریهای اجتماعی جدید، لیبرالها هنوز تمایلی به ایجاد برنامههای جدید فدرال ندارند. مراقبت های دندانی فقط به این دلیل اتفاق می افتد که NDP آن را خواسته است، در حالی که علاقه لیبرال ها به داروسازی کاهش یافته است.
حتی وقتی روند هزینههای فدرال را در نظر میگیرید، لغزش چپ لیبرالها بیشتر شبیه یک تلنگر به نظر میرسد. به عنوان سهمی از تولید ناخالص داخلی، هزینههای برنامه فدرال در سالهای 2023-2024 صرفاً برابر با آنچه در اواخر دهه 1980 بود، زمانی که دولت محافظهکار مترقی برایان مولرونی روی کار بود، باشد.
از نظر انتخاباتی، همچنین می توان نتیجه گرفت که پیروزی های ترودو در انتخابات صرفاً چیزی را که در واقع یک افول بلندمدت در جایگاه حزب لیبرال است، نشان داده است.
به نظر می رسد از زمانی که لیبرال های مکنزی کینگ در سال 1940 51.3 درصد آرا را کسب کردند، سقف حمایت لیبرال ها به تدریج کاهش یافته است. . در حالی که ترودو در سال 2015 اکثریت را به دست آورد، لیبرال ها تنها توانستند 39.5 درصد آرا را به دست آورند.
اگر سقف بیش از این کاهش یابد، برای یک رهبر لیبرال آینده قیام سخت خواهد بود.
اما همین امر به طور کلی در مورد حزب محافظه کار صادق است – حزبی که دارد چالش های وجودی خودش. محافظه کاران مترقی جان دیفن بیکر 53.6 درصد آرا را در سال 1958 و مولرونی 50 درصد در سال 1984 به دست آوردند. محافظه کاران استیون هارپر نتوانستند بیش از 39.6 درصد آرا را به دست آورند.
در سیستمی که هم شامل یک NDP بادوام و هم یک بلوک کبکوی انعطافپذیر (و به نوعی حزب سبز) میشود، ممکن است برای هر حزبی بسیار دشوار باشد که به طور معمول بیش از 40 درصد آرا را به دست آورد.
بنابراین لیبرالها احتمالاً نخواهند توانست مانند قرن گذشته (از 1896 تا 2006، لیبرالها 80 سال حکومت کردند) بر این قرن تسلط پیدا کنند. وقتی حکومت می کنند، ممکن است مجبور شوند بیشتر با احزاب دیگر کار کنند (همانطور که اکنون هستند).
به اندازه کافی شلخته نیست؟
ده سال پس از اینکه ترودو سیزدهمین رهبر حزب لیبرال کانادا شد، شکایت جدیدی وجود دارد – اینکه حزب اکنون به اندازه کافی شلخته نیست.
دوقطبی شدن سیاسی ارزش نگرانی دارد. در صورت افراط، می تواند نوعی قبیله گرایی را ایجاد کند مدیریت یک دموکراسی را دشوار می کند. و این احتمال وجود دارد که رهبر بعدی لیبرال تصمیم بگیرد که ترودو حزب را خیلی به سمت چپ برد. شرایط اقتصادی یا سیاسی ممکن است نیاز به تغییر حزب لیبرال داشته باشد – درست مانند گذشته.
همچنین این امکان وجود دارد که مرکز سیاسی در جایی که تصور میشد نیست، یا نبوده است. و در حالی که برخی از صاحب نظران ممکن است اعتدال را ترجیح دهند، سایر کانادایی ها ممکن است بخواهند پیشرفت سریعتر از آنچه یک رویکرد مرکزگراتر اجازه می دهد رخ دهد.
هر لیبرالی که آرزوی پیروزی در انتخابات را دارد ممکن است توجه داشته باشد که در حالی که آرای لیبرال ها کاهش یافته است، آرای ترکیبی لیبرال-ان دی پی در 40 سال گذشته به طور مداوم حدود 50 درصد بوده است – به اوج خود در سال 2015 به 59.2 درصد رسیده و تنها یک بار به زیر 46 رسیده است. درصد (در سال 2008). و در مورد موضوعی به اندازه تغییرات آب و هوایی، رای دهندگان محافظه کار بسیار کمتر مشتاق اقدامات دولت هستند.
اما درس نهایی انتخابات 2011 و ده سال گذشته این است که پیش بینی آینده بسیار سخت است – و موفقیت سیاسی هم به کمی شانس و هم به توانایی سازگاری بستگی دارد.