تقریباً یک دهه پیش، یک درگیری نظامی بین ایالات متحده و متحدانش از یک طرف و چین از طرف دیگر توسط ناظران اصلی سیاست خارجی و دفاعی به عنوان “جنگ غیرقابل تصور” توصیف شد.
اخیراً مشخص شده است که همان کارشناسان اکنون به چیزهای غیرقابل تصور فکر می کنند.
پس از اجلاس اخیر گروه ۷ در هیروشیما، ژاپن، پکن سفیر ژاپن در چین را احضار کرد تا از لحن «ضد چین» این نشست شکایت کند. بعداً، دولت چین علناً بریتانیای کبیر را مورد سرزنش قرار داد.
در دومین روز از نشست G7، رهبران گردآوری شده بیانیه مشترکی صادر کردند که در آن به اقدامات چین در مورد طیفی از نقاط عطف سیاست خارجی – از وضعیت تایوان و تسلیحات هستهای گرفته تا اجبار اقتصادی و نقض حقوق بشر- اشاره شد. این امر بر تنشهای در حال جوش بین پکن و اقتصادهای دموکراتیک پیشرو جهان تأکید کرد.
این ایده که این تنشها میتواند به درگیری آشکار تبدیل شود، مردمی را در دنیای امنیت، سیاست خارجی و دفاعی تصور میکند که چنین درگیری چگونه ممکن است انجام شود، و کانادا در چنین شرایطی چه کاری میتواند – و نمیتواند – انجام دهد.
وینسنت ریگبی، مشاور سابق امنیت ملی و اطلاعات جاستین ترودو، نخست وزیر جاستین ترودو، گفت: “من اغلب به این موضوع فکر می کنم و این یک بدترین سناریوی مطلق است. و ما نمی خواهیم به آنجا برویم.”
در چارچوب این سناریوهای ترسناک است که بحث در مورد دستیابی استرالیا به زیردریایی های هسته ای – و اینکه آیا کانادا باید ناوگان خود را ارتقا دهد – در حال انجام است.
ریگبی گفت: این مکالمه ای نیست که کانادا از شرکت در آن “خوشحال” است. اما با توجه به برخی از سناریوهای احتمالی که در حال انجام است، باید اکنون آن را داشته باشیم.
یکی از بدترین سناریوهای مطلق ریگبی شامل تعهد رئیس جمهور چین شی جین پینگ برای اتحاد مجدد سرزمین اصلی با تایوان است – در صورت لزوم با زور.
شرکت RAND مستقر در کالیفرنیا هشت سال پیش در یک مطالعه بزرگ هشدار داد که چین در حال توسعه یک شبکه دفاعی جدید پیچیده است که در محافل نظامی به عنوان یک سیستم ضد دسترسی و منع منطقه (A2/AD) شناخته می شود. مجموعه ای از حسگرها، موشک های ضد کشتی و ضد هوایی را با دفاع زمینی و موشک های دوربرد به هم متصل می کند. هدف این شبکه جلوگیری از ورود یک قدرت خارجی به یک منطقه از طریق زمین، دریا یا هوا است.
به گفته ائتلاف دفاع موشکی (MDAA) مستقر در ایالات متحده، یک گروه غیرحزبی که تحقیقات و آموزش عمومی را در مورد فناوری دفاع موشکی انجام می دهد، A2/AD چین در اطراف تایوان و دریای چین جنوبی متمرکز شده است.
تهدید ناوهای جنگی کانادا
قرار گرفتن این سامانه با بردی از موشک های مختلف – مانند YJ-12، Y-18 (مافوق صوت)، YJ-21 (مافوق صوت) و YJ-100 (بالستیکی دوربرد) – خطر قابل توجهی برای ناوهای هواپیمابر ایالات متحده و سایر کشتی های سطحی در منطقه، از جمله ناوچه های قدیمی کانادا.
MDAA گفت: «این تهدید منطقهای A2/AD همچنین توانایی نیروهای آمریکایی برای انجام عملیات در آسیا و اقیانوسیه را به شدت کاهش میدهد». چین برای مقابله با دسترسی به موشک های بالستیک و کروز پیشرفته حمله زمینی برای تهدید تأسیسات نظامی آمریکا در جزایر اوکیناوا و گوام متکی است.»
به گزارش رند، قابلیت A2/AD چین منبع نگرانی طولانی مدت برای ایالات متحده و متحدانش بوده است.
گزارش شرکت رند که در ژوئیه 2016 منتشر شد، میگوید: «در کنار اقداماتی برای جلوگیری از خشونتآمیز شدن بحرانها و شدید شدن خشونت، ایالات متحده باید تلاش کند تا تأثیر A2/AD چینی را در سالهای آینده کاهش دهد.» بررسی دقیق و دقیق جنگ احتمالی با چین.
کار در RAND و جاهای دیگر به طور فزایندهای بر نیاز به سرمایهگذاری در سکوهای نیروی با قابلیت بقای بیشتر (مثلاً زیردریاییها) و ضد A2/AD تأکید میکند.»
ریگبی گفت که برای متحدانی که به دنبال عملیات در غرب اقیانوس آرام هستند، زیردریایی ها ضروری هستند.
او گفت: «من فکر میکنم هر قدرت نظامی جدی میخواهد در نیروهای زمینی، نیروی دریایی، نیروی هوایی و نیروهای عملیات ویژه، قابلیتهایی داشته باشد.
“اگر می خواهید یک قدرت دریایی جدی باشید، باید زیردریایی های توانمندی داشته باشید، به ویژه در پاسخ به ناوگان روسیه و چین، که تعداد و توانایی آنها در حال افزایش است و از نظر فناوری در حال رشد است. بنابراین من فکر می کنم این بسیار مهم است که کانادا و سایر کشورهای غربی روی برخی قابلیتهای جدی زیردریایی با توجه به غرب اقیانوس آرام سرمایهگذاری میکنند.
کانادا در حال حاضر در حال بازنگری در سیاست دفاعی خود با توجه به وخامت سریع روابط بین المللی است.
چند هفته پیش، شهروند اتاوا گزارشی در مورد پیشنهاد داخلی نیروی دریایی کانادا گزارش داد که پیشنهاد میکرد تا 12 زیردریایی برای برآوردن نیازهای دفاعی کانادا در دهههای آینده مورد نیاز است – شش قایق در هر ساحل. منابع صنعتی به روزنامه گفتند که چنین طرحی تقریباً 60 میلیارد دلار هزینه خواهد داشت.
نایب دریاسالار بازنشسته کانادایی مارک نورمن گفت که تخمین تعداد زیردریایی ها درست به نظر می رسد اگر قصد داشته باشیم یک قایق در هر یک از اقیانوس های کانادا همیشه در حال فعالیت باشد و یک قایق با متحدان (یکی در دریا، یکی در بندر، دیگری در حال فعالیت باشد. در نگهداری عمیق).
او گفت که این پیشنهادی است که نیاز به یک بحث عمومی کامل به رهبری دولت فدرال دارد.
نورمن میگوید: «من فکر میکنم اگر کانادا واقعاً در مورد اینکه چرا زیردریاییها بخش مهمی از جعبه ابزار توانایی نظامی آنها هستند، جدی است، باید در مورد نوع مناسب زیردریایی صحبت کند.
“لفاظی سیاسی را پارک کنید”
او استدلال کرد که این گفتگو نباید محدود شود و باید بررسی کرد که آیا پیروی از راه استرالیا و دستیابی به قایق های هسته ای منطقی است یا خیر.
نورمن میگوید: «آنها باید احساسات خود را نشان دهند و باید لفاظیهای سیاسی مرتبط با آلرژیهایی را که ما در این کشور، از نظر تاریخی، درباره این گفتگو داشتهایم، پارک کنند». کانادا دو بار تلاش کرده است تا در مورد زیردریایی های هسته ای صحبت کند و هر دو بار با شکست وحشتناکی روبرو شده است.
دولت لیبرال قبلاً مفهوم ناوگان هستهای کانادا را به شدت رد کرده است. بلافاصله پس از توافق AUKUS بین ایالات متحده، بریتانیا و استرالیا – که سه کشور را در زمینه فناوری نظامی و کمک به ساخت ناوگان هسته ای استرالیا همکاری می کنند – اتاوا گفت که علاقه ای به زیردریایی های هسته ای ندارد.
بزرگترین استدلال علیه چنین پیشنهادی به هزینه و پیچیدگی فنی آن مربوط می شود. پیش بینی می شود که قیمت طرح استرالیا بین 238 تا 327 میلیارد دلار طی 30 سال آینده باشد.
استدلالهایی که به نفع کانادا برای دنبال کردن چنین قابلیتی است، بیشتر به مزایای زیرساختهای هستهای نسبت به زیرساختهای معمولی مربوط میشود. آنها می توانند زیر یخ قطب شمال کار کنند. آنها ساکت تر هستند و می توانند برای مدت طولانی تری زیر آب پنهان بمانند. آنها تمیزتر و دوستدار محیط زیست نسبت به قایق های دیزلی برقی فعلی هستند.
نورمن گفت که او این سوال را مطرح می کند که آیا کانادا آماده است این بحث را جدی بگیرد.
او گفت: «این باید بخشی از گفتگو باشد. من فکر نمیکنم که ما توانایی انجام این گفتگو را در کانادا داشته باشیم. من فکر نمیکنم که ما واقعاً این توانایی را داشته باشیم که متعهد به این نوع توانایی باشیم.
اما اگر ما به این موضوع کاملاً عینی و بدون احساسات و لفاظی های سیاسی نگاه کنیم، این استدلال بسیار قانع کننده ای است که چرا این موضوع برای کانادا منطقی است.
به گفته نورمن، بخشی از این استدلال به خطری که کشتیهای سطحی در مجاورت اقیانوس آرام غربی با آن مواجه هستند، مربوط میشود.
اگر در آینده ای قابل پیش بینی درگیری با چین رخ دهد، آن چیزی خواهد بود که برخی در محافل نظامی آن را “جنگ بیا آنگونه که هستی” می نامند. هنگامی که درگیری آغاز می شود، جنگجویان نمی توانند کشتی های جنگی و هواپیماهای جنگی جدید را با سرعتی که در طول جنگ های جهانی قرن گذشته مدیریت می کردند بسازند.
سوالی که فرماندهان نظامی متحدان از خود میپرسند این است که با قرار دادن کشتیهای سطحی در معرض سیستم A2/AD چین چقدر خطر را آماده میکنند.
با توجه به قدمت ناوچه های نیروی دریایی، این یک سوال مهم برای کانادا است.
نورمن گفت: “شما با چیزی که به دست آوردید مبارزه می کنید.” بنابراین بحث این نیست که آیا رئیس نیروی دریایی یا رئیس ستاد دفاع راحت باشد. [sending frigates to the western Pacific].
“اگر شما راحت نیستید که توانایی های نظامی را به خطر بیندازید، پس با یک مشکل جدی روبرو هستید.”